گلدونه خونه ماگلدونه خونه ما، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 11 روز سن داره

مــــــــــــادرانـــــــــــــــــــه

پایان شش ماهگی

1392/6/17 14:38
نویسنده : گلی جون
151 بازدید
اشتراک گذاری

امروز وارد هفت ماهگیت شدی خدا رو صد هزار مرتبه شکر.

البته زمان واکسنت هم بود که بر خلاف دفعه های قبل که بابایی پاتو نگه می داشت این دفعه من پاهاتو نگه داشتم چون ماما اونجا بد اخلاق بود و نذاشت بابایی بیاد تو... ندید بدید بود اصلا .... و به نظرم واکسنتو بد ضد که برا اولین بار بود که اینجوری گریه کردی و دل منو بابایی کباب شد و بابا جونی خیلی عصبانی شد از دستشون...

البته امروز هم مصادفه با هفتمین سالگرد ازدواج منو بابایی که گلی همچون تو امسال در هفت سالگی با هم بودنمون بهم اضافه شده.. چقدر خوشحالیم که تو در کنار مایی.. نمی دونم برنامه امروز چیه چون باید مراقب تو باشم کیک درست نمی کنم... 

دخترم کم کم داره بیشتر شیطون میشه خیلی بهمون وابسته شدی و حاضر نیستی تنهات بذاریم و اگه بریم شروع می کنی به اعتراض کردن.. تا بابابیی از در میاد تو براش غلطت می زنه و می خندی بابایی ات رو صدا می کنی و خیلی باباتو دوست داری وقتی می خواد بره سرکار بی تابی می کنی...

الان دیگه مامان جونی رو خوب می شناسی و تا می بینیش دستتو باز می کنی که بغلت کنه.. گاهی اوقات براش ناز می کنی و صدات می کنه می خندی ولی بهش نگاه نمی کنی ای قربون اون نازت برم اینها رو از کجا یاد گرفتی

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)