گلدونه خونه ماگلدونه خونه ما، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 12 روز سن داره

مــــــــــــادرانـــــــــــــــــــه

تا امروز

1392/5/15 11:31
نویسنده : گلی جون
134 بازدید
اشتراک گذاری

روز به روز شاهد پیشرفتهای روزافزونت هستم..

با دستهای کوچکت بازی می کنی و مدتی محو عکس العملهای متفاوت آن می شی. روزی با همین دستهای کوچک کارهای بزرگی خواهی کرد. مدتهاست دستهایت رو به پاهایت می رسانی و با اونها کلنجار می ری. دیگه مدت طولانی در طول روز نمی خوابی و خوابت کم شده و مدام شیطنت می کنی.  همین شیطنتها هم باعث شده شیر کم کم بخوری...

کلماتی مثل ب.. بووو.. رو می گی و یه وقتهایی صدای ما ما رو ازت می شنوم.. دلم قنج میره برای حرف زدنت.. صبح که پا میشی با خودت کلی حرف می زنی تا منو از خواب بیدار کنی.. 

واقعا این حس مادری چیه که خدا تو وجود زن گذاشته. نفست به نفس کودکت بسته است با هر تکان و صدایی که کودکت کنارت در خواب انجام می ده آگاه می شه و از کودکش مراقبت می کنه..

خیلی قشنگ شده گریه هات و با گریه هات که پر از نازه آدم دلش می سوزه می خواد گازت بگیره وقتی لبتو میاری پایین.

جمعه رفتیم لاهیجان و گشت زدیم و تو هم مسحور طبیعت شدی مثل همیشه.. بنا به خواست من رفتیم کوکی خریدیم و اونجا چند تا دختر و پسر عاشقت شدن و شروع کردن به عکس گرفتن از تو. دیگه غریبه ها رو می شناسی و تا یکم از ما دور می شی لبهای کوچیکتو جمع می کنی و گریه می کنی و این اتفاق هم موقع عکس گرفتن اونها  افتاد و با این حال عکسهای قشنگی ازت گرفتن..

دخترم هر روز دنیای بیشتری رو کشف کن

 

بعدا نوشت: دخترم در شروع پنج ماهگی وقتی دراز کشیده سرشو تا نیمه بدنش بالا میاره زود خسته میشه و دوباره به حالت عادی بر می گرده این نشون می ده که دخملم داره سعی می کنه بشینه

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)