کو؟؟
اخیراً هر داستانی برایت می خوانم می گویی کو؟؟؟
مثلا وقتی کتاب لالایت را می خوانم و می گویم جوجه دارم جوجه طلا می گویی طلا کو؟؟؟ ادامه می دهم نوکش حنایی رنگ باز هم می گویی حنایی کو؟؟؟؟
و این ماجرا همینجور ادامه داره و من همچنان که کتاب می خوانم خنده هم می کنم.
وقتی بیدار می شوی مرا در آغوش نرم و گرمت می گیری و می بوسی و من به اوج می رود به اوج شادی و خوشبختی و از ته دل می خندم.
دوستت دارم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی