گلدونه خونه ماگلدونه خونه ما، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 12 روز سن داره

مــــــــــــادرانـــــــــــــــــــه

اندر حکایت سفر به ایران (قسمت اول)

1390/6/2 23:12
نویسنده : گلی جون
169 بازدید
اشتراک گذاری

بعد از یک ماه با این سرعت اینترنت ایران من اومدم تا از لحطه پرواز تا امروز بنویسم.........

این قسمت اولشه..................

صبح  ساعت 11 یعنی 28 اردیبهشت ما پرواز داشتیم و ما هم زودی از خواب بیدار شدیم راهی فرودگاه خیلی زودتر از همه زسیده بودیم صبحانه رو فرودگاه خوردیم و تا لحظه گرفتن چمئونها رسید بله نوبت ما شد... وقتی رفتیم از قبل هم می دونستیم اضافه بار داریم با هزار التماس و این ور اونور یه 70 کیلویی رو تونستیم زیر سیببیلی رد کنیم ولی بازم 6 کیلو اضافه بود منم تو این فرودگاه دیگه اعصاب درست حسابی برام نمونده بود و شوق وذوق ایران داشتم تا هرچه زودتر برم تو هواپیما... مجبور شدم این 6-7 کیلو رو از لباسهای نازنینم کم کنم و یه خورده وسیله دیگه که همه رو به سطل زباله فرودگاه مالزی سپردم و با هاشون خداحافظی کردم.........

بله لحظه سختی بود ولی چه میشه کرد.........

رفتیم سر جاهای مورد نظر نشستیم خوشبختانه مسافر زیادی نبودند و ما هم پادشاهی کردیم و هر جا دلمون می خواست نشستیم بعد از حدود 8 ساعت لحظه ورود به خاک ایران بود که با فرود بد خلبان حالم به کلی بد شد 

ولی مهم نبود مهم این بود که سالم رسیده بودیم ایران... برادرم و خانمش اومدند دنبالمون

ادامه دارد...........

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)